
یادته...؟
نیم ساعت رو سن بودیم،چراغا خاموش،نور کم،سه تا آهنگ...
بعدش سازارو میذاشتیم و می رفتیم...
پورفضل...مرادف و من...
کجا...جلوی یه عالمه آدم مثه خودمون....آخ روزگار...کجا رفتیم
حالا فکر کن جلوی این همه جمعیت چی میشد اگه سولو رو خراب میکردی و من هم ریتمو بد می زدمو...پورفضل حرص می خورد....
نیم ساعت رو سن بودیم،چراغا خاموش،نور کم،سه تا آهنگ...
بعدش سازارو میذاشتیم و می رفتیم...
پورفضل...مرادف و من...
کجا...جلوی یه عالمه آدم مثه خودمون....آخ روزگار...کجا رفتیم
حالا فکر کن جلوی این همه جمعیت چی میشد اگه سولو رو خراب میکردی و من هم ریتمو بد می زدمو...پورفضل حرص می خورد....

...هههه...تو هم که...بابا مرد رفت تمام...
پاسخ دادنحذفحالا فکر کن جلوی این همه جمعیت، چی میشد اگه سولو رو درست میکردی و من هم ریتمو خوب می زدمو...پورفضل حرص نمی خورد....
پاسخ دادنحذفحیف که نشد.
ولی خب قوت بسیاره و دیوار تجربه بلند
ساقیا...هرگز نمیرد لاکن...
پاسخ دادنحذفمن خراب نمیزنم... من کارمو بلتم!...گرتو بهتر میزنی بستان بزن!....بیرون گود وایسادی میگی بنِدش کن!؟
پاسخ دادنحذفباز چه ساز کردی ای به ارغنون فلک پیر چنگ ساز؟
پاسخ دادنحذفوقتی همسنگ استاد دلنوازی، یقین یکَه نوازی.
پاسخ دادنحذف