Powered By Blogger

۱۳۸۸ آبان ۲, شنبه

15 - تزآآآجود

شریک زندگی ام، عزیزم
همون بار اول که تورو دیدم، فهمیدم که اولین و آخرینمی
خوب یادمه لباس قرمزی رو که برای من پوشیده بودی...
آه عزیزم بار اول که تورو بغل کردم خیلی خوب بودی، نرم، خوش دست، خوش صدا
ناله های آرومت چقد هیجان انگیز ناک بود...
میخامت دیوونه
اونروز که سرنوشت مارو از هم دور کرد، قسم خوردم که یا تو یا هیچ خره دیگه
برا همین در به در دنبال یه وامم تا زودتر بخرمت!
آآآآآآآه عیزم گ ی ت ا ر من
فندر امریکن من...دوست دارم

اینم خودشه

۱ نظر:

برای راحتی در ارسال نظر از فایرفاکس استفاده کنید